کد مطلب:211228 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:212

عصر امام جعفرصادق
آفتاب اسلام زمانی پرتوافكن شد كه دو ابرقدرت روم و ایران با هم بر سر حكومت جهان رقابت می كردند آن چنان كه امروز دو ابرقدرت آمریكا و روسیه در رقابت هستند.

آن روز كار به جائی كشید كه علوم مادی و فلسفه یونانی به صحنه آمد و بر تشتت افكار مسلمین كمك شایان نمود منطق ارسطو - روش گفت و شنید را عوض كرد - فلسفه یونان افكار را دگرگون ساخت و حاصل آن این شد كه گفتند علم با دین مغایرت دارد كه سخنان امروز مكتبهای مادی از همان روزها سرچشمه گرفته مطلب تازه ندارند آنها می گفتند علم و دین در تضاد است - مذاهب و مكاتب تئوری ها و نظرات مردم آن روز یونان و رم بود اختلافات افكار از همان نظرات پدید آمد و قریب 80 مذهب و مكتب دعوی داشتند - و تئوری های خود را به جهانیان دادند كه هیچ یك مقبول همه قرار نگرفت.

از خدمات برجسته امام صادق علیه السلام این بود كه همه را به جای خود نشاند و با منطق مستدل آسمانی و با برهان علمی و از روی مبانی صحیح علم و عقل و خرد بر همه ثابت نمود كه علم با دین دو حقیقت نیست و تضاد ندارد و مغایرتی در عمل پیدا نمی كند بلكه علم و دین مؤید یكدیگر هستند.

علم پرده ها را بالا می زند حقایق را كشف می كند و وجود دین را بر بشر اثبات می نماید - دین یعنی برنامه زندگی سالم موفقیت آمیز - دین به علم شناخته می شود دین بی علم قشری است و دین بی علم تاریكی و مادی است (به رساله علم و دین نویسنده مراجعه شود).

امام صادق علیه السلام ثابت فرمود كه علم مطلق شناخت است و بدون شناخت و معرفت دین پذیرفته نیست به همین منطق اصول دین اسلام استدلالی و منطقی و اجتهادی و تحلیلی است ادراك اصول دین بدون تعمق و هضم پذیرفته نیست توحید نبوت و عدل معاد امامت باید محتوای آن برای مسلمان قابل هضم باشد.

فلسفه و علوم طبیعی و ریاضی و هندسی و عقلی و منطقی نه تنها با دین اسلام مخالفت و تضادی ندارد بلكه ضرورت پیوستگی دارد مانند شناخت قبله كه محتاج تاریخ و جغرافیا و ریاضیات و هندسه است و با ندانستن این علم شناخت قبله در اطراف دنیا مشكل می نماید.

دین و علم با هم پیوسته و متلازم یكدیگرند - امام صادق (ع) به همین جهات در همان عصر كه علما را از فلسفه پرهیز می كردند امام صادق (ع) روش عقاید را براساس منطق و



[ صفحه 7]



فلسفه ملل و نحل درس می داد. علمای مسیحی در مجمع علمی پادشاهی لندن در چند قرن پیش گفتند دین مانع تحقیقات علمی نیست و امام جعفرصادق (ع) در نیمه اول قرن دوم مدرسه تحقیقات علمی و انتقادات را آزاد اعلام فرمود و بنیان نهاد و تا هر كس هر عقیده ای دارد روی آن بحث كند و دین و حقایق بهتر شناخته شود.

آن حضرت با همه فرق اسلام و مكتب های جهانی در كمال آزادی مناظره محبت آمیز داشت كه با مردم دنیای العصر حقایق را كشف كنند و از بن بست ها بگذرند و پیشرفت علمی یابند.

امام با استدلال علمی و منطقی از راه تاكتیك خود فرقه ها و مكتبی ها با دلیل و برهان نقص عقاید آنها را ثابت می فرمود و كمال دین اسلام را به آنها معرفی می كرد.

در همان عصر امام صادق (ع) با رهبانیت و گوشه گیری و انزوا به مخالفت برخواست و فرمود انسان نمی تواند حساب خود را از حساب جامعه جدا نماید زیرا انسان مدنی بالطبع است و مدنی بودن ملازمه دارد كه با جمع باشد و حوایج خود را با یكدیگر برآورند و معاش اجتماعی را تأمین نمایند.

امام صادق علیه السلام فرمود پیغمبر خدا فرموده هر كس كل بر جامعه باشد خدا و ملائكه او را لعنت می كند و رهبانیت تحمیل بر جامعه از جهت معاش و زندگی است.

در آن روزها كه اختراعات نشده بود یك جمع كمتر از ششصد نفر نمی توانستند حوائج یكدیگر را برآورند زیرا ششصد نوع كار باید انجام شود تا یك انسان بتواند زیست كند و زندگی اجتماعی داشته باشد و امروز با این همه اختراعات باید ششصد هزار نفر كار كنند تا یك نفر بتواند با آزادی زندگی نمایند.

اسلام می گوید - لیس للانسان الا ما سعی آدمی از سعی و عمل جدا نیست و حاصل زندگی نتیجه سعی و عمل است كه نتیجه اش رفاه زندگی در این دنیا و تجسم اعمال در آخرت است.

با این مقدمه بدین نتیجه رسیدیم كه علم و دین از هم نمی تواند جدا باشد هر دو سازنده و پردازنده یكدیگر و به كمال رساننده آدمی است این دو یك حقیقت است كه در دو مرحله تجلی می نماید و پرده های ابهام را بالا می زند.

امام صادق (ع) درباره جزء لایتجزی ذی مقراطیس فرمود این درست است كه هر جمعی را باید تجزیه به جزء نمود و آثار اجزا را شناخت ولی باید بر آن افزود كه اثر جزء یك اثر است و چون با هم جمع شود اثر ثانوی هم دارد مثلا باران قطراتی است كه دریاها به وجود می آورد اما طوفان ها و نهنگ ها از قطره پدید نمی آید یا مثلا روح خلاقیت از مجموعه انسان حاصل می شود نه از اعضاء اجزاء و احشاء و امعاء هر یك از اجزاء اثری دارد و در جمع اثر ثانوی به وجود می آورد.

باری چون دنیای علم پهناور است و یك انسان نمی تواند به همه ابعاد علم راه یابد باید جنبه تخصصی را پی گیری كرد لذا وقتی از امام صادق علیه السلام می پرسند دانای مطلق



[ صفحه 8]



كیست فرمود دانای مطلق فقط خداوند است زیرا اولیت و ابدیت از او است و خالق همه اشیاء او است و موثر در همه ی اجزا فردی و تركیبی او است پس دانای مطلق او است و بشر محدود به زمان و مكان و دانش جزئی است و دانش هر كسی نسبی است.

از امام صادق (ع) پرسیدند آیا انسان از علم غنی و بی نیازی پیدا می كند؟

فرمود: نه - غنی مطلق خداوند است و هر فرد همین كه از جهل رهائی یابد غنی می شود اما غنا انتهائی ندارد و علم حدی ندارد و فوق كل ذی علم علیم بالاتر از هر دانش را دانش دیگری است كه دست یك فرد به همه آنها نمی رسد - و دانش هر فردی نسبی است با همه ابعادش از نظر محیط استعداد - خوراك - جو - خانواده و زمان و مكان و لیاقت و ظرفیت همه در كسب علم مؤثر است.

آنچه از مكتب جعفری و دانش و بینش آن به دست می آید این است كه امام جعفرصادق (ع) در تمام این مدت و این كمیت و كیفیت نفرموده من چنین می گویم و نظرم و تئوری من این است.

بلكه فرموده من از پدرم شنیدم و او از پدرش نقل كرد و او از پدرش تا پیغمبر خدا و زبان وحی رسید پس منبع این همه علوم وحی و افاضات اشراقیه الهیه است كه به وسیله پاكترین نفوس تربیت شده و مصون از خطا پیروان خود كه بهترین امت هستند آموختند كنتم خیر امه اخرجت للناس لذا در زیارت جامعه هم می خوانیم كه شما اهل بیت خزینه دار علوم الهی و نگهبان علم و ناشران علم و مدرسین علم و حامل علم و عالم به علم و عامل به علم تعلیمی وحی هستید.

از امتیازات مكتب جعفری این است كه علم را با عمل و تقوی را با فضل و فضیلت آمیخته و آموخته است او وارث علوم اولین و آخرین از انبیاء و مرسلین بود و مكتبی را در دنیا نمی شناسیم كه مانند مكتب جعفری حاوی این همه علوم و این همه فضیلت و تقوی باشد.

كتابی كه از لحاظ خوانندگان می گذرد در سه قسمت نشر یافته است.

1- بخش نخست آن از خاندان عترت و اصل و ریشه و حسب و نسب و شخصیت و منش و عقیدت و روش سخنان آنها به میان آمده.

2- بخش دوم مقام رهبری و تربیت نفوس و تأسیس مكتب تشیع و تحكیم اركان مكتب و تألیف و تصنیف و موضع گیری و معارضه با مذاهب و فرقه های دیگر مدعی اسلام و مبارزه با عقاید انحرافی و تعیین نقطه های انحراف و معالجه امراض درونی و بیرونی كه شمه ای از آن در متن شرح داده شده است و در كتاب طب الصادق نیز شرح داده شده.

بخش سوم این كتاب مدرسه جعفری و انطباق علم و دین و قرآن و علوم جهانی و مبانی تمدن دنیا و مدنیت اسلامی براساس مكتب جعفری و تعلیم دانش و بینش از الفبای علم تا آخرین حد تصور عقل و علم و دین در محدود عالم ملك كه از هم جدا شدنی و قابل تفكیك نیست و بلكه هر یك مؤید دیگری می باشد و رابطه انسان با علم و ارتباط عملی علم در



[ صفحه 9]



خارج با دین و تربیت بیش از بیست هزار دانشمند متفكر و متعمق و متخصص از این مكتب در جهان علم و بشریت چشمگیر است و امید است مصلحین دنیا و دانشگاه سازهای جهان بدون غرض و مرض این لوحه افتخار را مدل و الگوی سازندگی خود قرار دهند و براساس این روش و ارتباط عملی آن با دانش و بینش و افكار عمومی پی ریزی نمایند - این سطور را برای جلب توجه افكار دانشمندان نوشتم این اثر در سنین 75 تجارب علمی و ممارست در كار درس و بحث و تحقیق است امیدوارم به فضل الهی مورد قبول و مقبول درگاه امام صادق كاشف حقایق قرار گیرد و نشر این كتاب را برای خدمت به فرهنگ جمهوری اسلامی به عهده آقایان محمد و یحیی عالمگیر موسسین نشر محمد و انتشارات گنجینه واگذار نمودم تا در رهگذر معارف دینی خدمتی بسزا به جامعه مسلمین نموده باشند.

والسلام علی من اتبع الهدی

شوال 1401



[ صفحه 10]